{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی پیدا، پدیدار، مر در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی پیدا، پدیدار، مریی، نمایان، قابل رویت، دیده شدنی, معنی پیدا، پدیدار، مریی، نمایان، قابل رویت، دیده شدنی, معنی /dbا، /bdbاc، kcdd، jkاdاj، rاfg cmdت، bdbi abjd, معنی اصطلاح پیدا، پدیدار، مریی، نمایان، قابل رویت، دیده شدنی, معادل پیدا، پدیدار، مریی، نمایان، قابل رویت، دیده شدنی, پیدا، پدیدار، مریی، نمایان، قابل رویت، دیده شدنی چی میشه؟, پیدا، پدیدار، مریی، نمایان، قابل رویت، دیده شدنی یعنی چی؟, پیدا، پدیدار، مریی، نمایان، قابل رویت، دیده شدنی synonym, پیدا، پدیدار، مریی، نمایان، قابل رویت، دیده شدنی definition,
معنی encompass, ترجمه encompass به فارسی, معنی protrusive, ترجمه protrusive به فارسی, معنی rutting, ترجمه rutting به فارسی, معنی جیبرلین, ترجمه جیبرلین به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی